معنی (ریسمان ریسی) چندلا کننده، چیزی که می پیچد یا , دورمیزند، پیچنده, معنی (ریسمان ریسی) چندلا کننده، چیزی که می پیچد یا پ دورمیزند، پیچنده, معنی (cdskاj cdsd) ]jbgا ljjbi، ]dxd li kd /d]b dا , bmckdxjb، /d]jbi, معنی اصطلاح (ریسمان ریسی) چندلا کننده، چیزی که می پیچد یا , دورمیزند، پیچنده, معادل (ریسمان ریسی) چندلا کننده، چیزی که می پیچد یا , دورمیزند، پیچنده, (ریسمان ریسی) چندلا کننده، چیزی که می پیچد یا , دورمیزند، پیچنده چی میشه؟, (ریسمان ریسی) چندلا کننده، چیزی که می پیچد یا , دورمیزند، پیچنده یعنی چی؟, (ریسمان ریسی) چندلا کننده، چیزی که می پیچد یا , دورمیزند، پیچنده synonym, (ریسمان ریسی) چندلا کننده، چیزی که می پیچد یا , دورمیزند، پیچنده definition,